هستی جونمهستی جونم، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

هستی، همه هستی من

نمیدونم چه عنوانی رو انتخاب کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

1392/3/7 12:50
نویسنده : مامان هستی
372 بازدید
اشتراک گذاری

خیلی خانوم و اروم شده بودی هر از گاهی شاید بهانه می گرفتی ولی جدی نبود.

ولی نمیدونم تقریبا دو هفته است چت شده ؟من که دیگه بریدم.نمیدونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هرروز هرشب فقط میگی من دیگه مهد نمیرم .گریه میکنی نه از نوع بهانه و غرغر بلکه مثل ابر بهر گریه میکنی و حرفایی میزنی مثل ادم بزرگا.همین باعث میشه که بفهمم بهانه گیری هات بچگانه نیست.نمیدونم، با مربی مهدت هم درمیون گذاشتم ،رفتم پیشش ولی به نتیجه خاصی نرسیدم .یه وقتایی مثل ادمای افسرده میشی .با خودت هم که صحبت میکنم بازم هیچی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

به هر حال دلم ازت پره از خودم عصبانی ام .

از همه مامانایی که این مطلب رو میخونن میخوام که کمکم کنن کمک عاجزانه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

گندم
18 خرداد 92 14:50
سلااام مامان هستی جون برای پست آخرت نتونستم کامنت بذارم. بی‌زحمت رسیدگی کن! یعنی کامنت‌دونیت اصلن باز نمی‌شه! آخ که من عاششق اون عکس دوم پست (چندتا عکس از هستی) شدم... انقد که بانمک خودشو کج کرده و لبخند شیطنت آمیز به دوربین می‌زنه!! دوست داشتم قورتش بدم! ببوس این هستی خانوم دوست داشتنی رو



قریونت برم گندم جون لطف داری.انشاا.. روزی نی نی خودتو بغل کنی عزیزم