گفتگوهای شبانه
اصولا شبها وقتی میخوای بخوابی پروسه خاص خودشو داره.بابایی تا یه جاهایی مارو همراهی میکنه ولی به خاطر خستگی وسطاش خوابش میبره .ولی من طفلی تا آخرش باید باید همراهیت کنم نفسی واگرنه ناراحت میشی تازه خودمم از صحبت کردن باهات لذت میبرم. واما گفتگوهای اخر شب من و هستی طلا که باعث میشه هرشب با دل پر از غم بخوابم جالبه بدونی این صحبتا به این صورت هست که ،چراغها خاموشه و شما در حالی که دراز کشیده و پاهات رو روی هم انداختی و به سقف اتاق چشم دوختی شروع می کنی. هستی :مامانی مامان :جووووووووونم هستی :نمیشه فردا سرکار نری و منو مهد کودک نذاری؟ (دلم با این سوالت اتیش میگیره ) مامان :آخه دخترم من اگه سرکار نرم رییسم به...
نویسنده :
مامان هستی
13:35